Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Careers
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (7410 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
coastal zone
U
منطقه ساحلی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
offshore
U
در داخل دریا منطقه خارج از حدود ساحلی کشورها
beach support area
U
منطقه پشتیبانی ساحلی
defense coastal area
U
منطقه ساحلی مورد پدافند منطقه پدافندی ساحلی
Other Matches
shore patrol
U
انتظامات ساحلی یا گشتی ساحلی
drop zone
U
منطقه پرش منطقه بارریزی منطقه ریزش
contiguous zone
U
منطقهای ازابهای متصل به ابهای ساحلی کشور را گویند که هرچند قواعد مربوط به ابهای ساحلی در مورد انها رعایت نمیشود ولی برای کشورمجاور در محدوده ان حقوق استیلایی خاص و محدودی وجود دارد
damage area
U
منطقه تولید خطر مین منطقه خسارت منطقه خطر
submarine havens
U
منطقه عبور در عملیات غیررزمی زیردریایی منطقه اموزشی زیردریایی درمنطقه غیررزمی منطقه محدوده تامینی اطراف زیردریایی
sanctuary
U
منطقه بی خطر عقب جبهه منطقه مبنا و پایگاه لجستیکی امن
sanctuaries
U
منطقه بی خطر عقب جبهه منطقه مبنا و پایگاه لجستیکی امن
airspace reservation
U
منطقه پرواز مخصوص درفضای هوایی منطقه پروازمخصوص
area of military significant fallout
U
منطقه الودگی شدید به موادرادیواکتیو منطقه ریزش شدیداتمی
run up area
U
منطقه ازمایش موتورهواپیما قبل از پرواز منطقه در جا زدن
service area
U
منطقه تعمیر و نگهداری منطقه عقب یکانهای نظامی
landing area
U
منطقه نشستن هواپیما منطقه پیاده شدن به ساحل
staging area
U
منطقه بارگیری پرسنل و وسایل دربین راه منطقه سوخت گیری و اماده شدن برای پرواز
leave area
U
منطقه استراحت پرسنل درپشت منطقه مواصلات
polynia
U
منطقه یا جزیرهای از اب دریک منطقه وسیع یخ زده
grid zone
U
منطقه شبکه بندی نقشه منطقه نقشهای
prohibited area
U
منطقه ممنوعه هوایی منطقه حفافت شده
haven submarine
U
منطقه امن زیردریایی منطقه تامین زیردریاییها
beach diagram
U
طرح نمودار بارانداز ساحلی طرح نمودار قسمت ساحلی
coast pilot
U
کتاب راهنمای ساحلی راهنمای ساحلی
concentration area
U
منطقه تمرکز عده ها منطقه تجمع
skid row
<idiom>
U
منطقه پایین شهر ،منطقه فقیرنشین
area oriented
U
بر مبنای خصوصیات منطقه با توجه به منطقه
zone of fire
U
منطقه اتش منطقه تیراندازی
sectors
U
منطقه عمل منطقه مسئولیت
sector
U
منطقه عمل منطقه مسئولیت
crossing area
U
منطقه گذار منطقه پایاب
remotest
U
خارج از منطقه منطقه دورافتاده
remoter
U
خارج از منطقه منطقه دورافتاده
remote
U
خارج از منطقه منطقه دورافتاده
combat zone
U
منطقه رزمی منطقه نبرد
kill area
U
منطقه خطر منطقه تلفات
tropopause
U
منطقه چاه هوایی جوی بین استراتوسفر و تروپوسفر منطقه سکته هوایی
holding area
U
منطقه لنگرگاه موقت در روی دریا منطقه توقف موقت کشتیها
ranging
U
تجسس کردن منطقه هدف با هواپیما یا گشت زنی در منطقه هدف
motif
U
گلی خاص در زمینه فرش
[این طرح ها با توجه به منطقه بافت دارای اشکال و ابعاد مختلفی بوده و تا حدودی مشخص کننده منطقه بافت می باشد.]
line crosser
U
فراری از منطقه دشمن به خطوط خودی نفوذکننده به منطقه خودی
comparative cover
U
پوشش گاه بگاه منطقه یاوسایل پوشش نسبی منطقه
demolition target
U
منطقه تخریب منطقه در نظر گرفته شده برای تخریب
clandestine assembly area
U
منطقه تجمع قوای زیرزمینی منطقه تجمع نیروی پنهانی
axial route
U
مسیر طولی منطقه عقب جاده طولی منطقه مواصلات
demilitarization
U
تشکیل منطقه بی طرف تشکیل منطقه غیر نظامی
separation zone
U
منطقه واسطه حد فاصل یکانها منطقه جداسازی یکانها
launching area
U
منطقه شروع پرواز منطقه شروع عملیات اب خاکی
demolition guard
U
نگهبان منطقه تخریب مسئول حفافت منطقه تخریب
airspace prohibited area
U
منطقه ممنوعه هوایی منطقه منع پرواز هوایی
sweep
U
تجسس منطقه با رادار مین روبی کردن پاک کردن منطقه عملیات پاک سازی
island bases
U
پایگاههای داخل منطقه پدافندی هوایی پایگاهی داخل منطقه حیاتی پایگاههای جزیرهای دریایی
bridgehead line
U
خط سر پل ساحلی
coastlines
U
خط ساحلی
inshore
U
ساحلی
seasider
U
ساحلی
coastal
U
ساحلی
coastline
U
خط ساحلی
strandline
U
خط ساحلی
beach head
U
سر پل ساحلی
sea board
U
خط ساحلی
offing
U
اب ساحلی
inshore water
U
اب ساحلی
bridge head
U
سر پل ساحلی
over the beach operations
U
عملیات ساحلی
shoreline
U
خط ساحل یا خط ساحلی
shorelines
U
خط ساحل یا خط ساحلی
territorial waters
U
ابهای ساحلی
barrier light
U
نورافکن ساحلی
landing craft
U
کرجی ساحلی
costal frontier
U
مرز ساحلی
dune
U
توده شن ساحلی
foreshores
U
کمربند ساحلی
marina
U
تفرجگاه ساحلی
links
U
تپه ساحلی
quays
U
دیوار ساحلی
tidewater
U
خط ساحلی کشند اب
marinas
U
تفرجگاه ساحلی
beach face
U
کمربند ساحلی
beach exit
U
معبر ساحلی
quay
U
دیوار ساحلی
shore erosion
U
فرسایش ساحلی
beach erosion
U
فرسایش ساحلی
coastguard
U
گارد ساحلی
beach exit
U
گذرگاه ساحلی
coastguards
U
گارد ساحلی
foreshore
U
کمربند ساحلی
territorial sea
U
دریای ساحلی
groyne
U
سد یا دیواره ساحلی
beach matting
U
کف پوش ساحلی
coast defence
U
پدافند ساحلی
coastal artillery
U
توپخانه ساحلی
coastal route
U
مسیر ساحلی
shore boat
U
تاکسی ساحلی
coastal patrol
U
گشتی ساحلی
intermediate type submarine cable
U
کابل ساحلی
inshorepatrol
U
گشتی ساحلی
cabotage
U
تجارت ساحلی
coastal frontier
U
حدود ساحلی
inshore water
U
ابهای ساحلی
inshore current
U
جریانات ساحلی
inshore current
U
جریان اب ساحلی
boat telephone
U
تلفن ساحلی
coast station
U
ایستگاه ساحلی
shore patrol
U
پلیس ساحلی
sea dike
U
دیوار ساحلی
beach obstacle
U
مانع ساحلی
beach organization
U
یکان ساحلی
beach patrol
U
گشتی ساحلی
cabotage
U
کشتیرانی ساحلی
land breeze
U
باد ساحلی
littoral
U
ناحیه ساحلی
shore patrol
U
دژبان ساحلی
beach patrol
U
نگهبان ساحلی
beach reserves
U
ذخایر ساحلی
martello
U
قلعه ساحلی
shore stablishment
U
تاسیسات ساحلی
islands
U
منطقه حیاتی پدافند هوایی منطقه حیاتی
island
U
منطقه حیاتی پدافند هوایی منطقه حیاتی
cabotage
U
کشتی رانی ساحلی
levee
U
دیواره ساحلی رودخانه
cabotage
U
حمل ونقل ساحلی
barrier reef
U
مرجان سنگ ساحلی
beach flag
U
پرچم مشخصه ساحلی
beach group
U
گروه خدمات ساحلی
coastal route
U
راه ابی ساحلی
costal frontier
U
نوار مرزی ساحلی
battalion landing team
U
تیم ساحلی گردان
beach minefield
U
میدان مین ساحلی
beach matting
U
تور سیمی ساحلی
beachmaster's unit
U
یکان لجستیک ساحلی
beach dump
U
انبار موقت ساحلی
lidos
U
میعادگاه قشنگ ساحلی
lido
U
میعادگاه قشنگ ساحلی
coastal navigation, coasting
U
حمل و نقل ساحلی
sanbar
U
دیوار شنی ساحلی
coastal frontier
U
نوار مرزی ساحلی
continental shelf
U
حد ساحلی فلات قاره
out port
U
ساحلی مورد استفاده سر پل
coaster
U
کشتی ویژه خط ساحلی
coasters
U
کشتی ویژه خط ساحلی
tideland
U
زمین ساحلی دستخوش جزرومد
phalarope
U
مرغ ساحلی نوک دراز
coastel low
U
قوانین مربوط به ابهای ساحلی
littoral law
U
قوانین مربوط به ابهای ساحلی
beach reserves
U
ذخایر موجود دربارانداز ساحلی
cay
U
تخته سنگ ساحلی درجزیره
piloting
U
ناوبری در کنار ابهای ساحلی
Goa
U
ایالتی ساحلی در غرب هندوستان
coastal refraction
U
انعکاس ساحلی امواج رادیویی
intersectional service
U
قسمت پشتیبانی داخل منطقه مواصلات یکان پشتیبانی منطقه مواصلات
beach unit
U
یکان مسئول اسکله یا خدمات ساحلی
surfbird
U
مرغ ساحلی سواحل اقیانوس ارام
offshore
U
دور از ساحل قسمت ساحلی دریا
coves
U
خور پناهگاه ساحلی دامنه کوه
shore party
U
گروه پیشرو ساحلی درعملیات اب خاکی
cove
U
خور پناهگاه ساحلی دامنه کوه
riviera
U
ناحیه ساحلی فرانسه و ایتالیادر اطراف مدیترانه
beach organization
U
یکان مسئول اداره اسکله قسمت ساحلی
intracoastal sealift
U
سیستم حمل و نقل دریایی ساحلی در عملیات
willet
U
مرغ ساحلی درشت اندام شبیه لک لک یا ماهیخوار
layig up position
U
موضع یا اسکله مخصوص تهیه سرپل ساحلی
sea frontiers
U
مرزبانی دریایی پایگاه فرماندهی دفاع ساحلی
daymark
U
علامت ساحلی بدون چراغ فار دریایی روزانه
rill
U
جوی کوچک شیارهای ساحلی دریا جاری شدن
polder
U
زمین پست ساحلی که بوسیله سد بندی مزروع گردد
ports
U
انواع بندرهای ساحلی شیارهای برجسته یا مجاری عبور روغن
area assessment
U
ارزیابی اطلاعاتی منطقه عملیات ارزیابی منطقه ازنظر اطلاعاتی
area of operational interest
U
منطقه مورد توجه عملیاتی منطقه مورد نظر عملیاتی
air defense action area
U
منطقه پوشش پدافند هوایی منطقه عمل پدافند هوایی
air surface zone
U
منطقه عملیات هوادریایی منطقه تک هوادریایی
aerospace projection operations
U
عملیات مخصوص گسترش منطقه فضای هوایی عملیات مخصوص توسعه منطقه فضای هوایی
beach marker
U
علامت یا وسیله مشخص کننده ساحل یا تاسیسات ساحلی شاخص خط ساحل
intercoastal
U
رفت و امد داخل مملکتی درون ساحلی درون مرزی
beach group
U
گروه خدمات بارانداز ساحلی گروه پیشرو یا یورتچی دریایی
laying up
U
تهیه کردن سر پل دریایی تهیه سرپل ساحلی
beach party
U
گروه ساحلی گروه شناسایی اسکله یا ساحل
piloting
U
ناوبری در کنار ساحل ناوبری ساحلی و رودخانهای
freedom of seas
U
ازادی رفت وامد کشتی ها در خارج ازابهای ساحلی کشور مجاوردر زمان صلح بدون اینکه کسی بتواند به نحوی از انحامعترض انها بشود
blocked
U
منطقه
block
U
منطقه
separation zone
U
منطقه حد
districts
U
منطقه
sector
U
منطقه
sectors
U
منطقه
district
U
منطقه
regions
U
منطقه
region
U
منطقه
area
U
منطقه
areas
U
منطقه
zones
U
منطقه
local
<adj.>
U
منطقه ای
regional
<adj.>
U
منطقه ای
zone
U
منطقه
blocks
U
منطقه
locales
U
منطقه
belts
U
منطقه
belted
U
منطقه
territory
U
منطقه
territories
U
منطقه
locale
U
منطقه
shingles
U
منطقه
belt
U
منطقه
exclusion area
U
منطقه ممنوعه
Recent search history
Forum search
1
offshoring
0
نحوه کار با نرم افزار waze
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com